گام‌هاي اوليه علم ديني در رشته زيست شناسي

گزارشی از ميزگرد نقد و بررسی کتاب درسی زیست شناسی پیش دانشگاهیAdobe-PDF-Document-icon

آيا ديني کردن کتابهاي درسي به معناي افزودن آيات و روايات است، يا به معناي اينکه تغيير دادن نگرشهاي فلسفي حاکم بر آنهاست تا به لحاظ پيشفرضهاي خود همراستاي نگاه ديني قرار گيرند؟ تصادفي دانستن تغييرات در موجودات زنده به بهانه «جهش» و انکار تدبيري بودن آنها، آفرينش الهي را طبيعت بي‌هدف انگاشتن، علم را منحصر در محصول حس کردن، حيات را در حد واکنش بين مولکولي تنزل دادن، برخي از معضلات کتاب درسي زيست‌شناسي بود که اصلاح آنها چالشهاي فراواني برانگيخت و شرکت کنندگان در ميزگرد، به جاي پرداختن به آنها بحث را به گونه اي سوق مي‌دادند که گويي مهمترين مساله دينداران مخالفت با نظريه تکامل است! در حالي که چنان که در گفتگوها بر آن تاکيد شده، اين نظريه به خودي خود، ربطي به دين ندارد! تفصيل بحث را به گزارش يکي از کارشناسان گروه زيست‌شناسي دفتر تاليف کتب درسي در فايل ضميمه مي‌توانيد مطالعه کنيد.

Visits: 347

5 Replies to “گام‌هاي اوليه علم ديني در رشته زيست شناسي”

  1. میزگرد نقد و بررسی کتاب درسی زیست شناسی پیش دانشگاهی:
    “دكتر حســين سوزنچى در بخش پرسش و پاسخ

    تاكيد كرد كه بين ديندارى و داشتن نگرش توحيدى با پذيرش
    نظريه ى كامل ضديتى نمی بیند.”
    میشه توضیح بدید چرا ضدّیتی با هم ندارند در صورتیکه از بیان علامه طباطبایی رحمت الله علیه در میابیم که از منظر دینی نظریه داروین باطل است؟{رک به تفسیر المیزان جلد ۱۶ صفحه ۱۶۹}

    • بنده به آدرس مذکور مراجعه کردم (ظاهرا متن عربی تفسیر مد نظر شما بوده، چون در آدرس مذکور در ترجمه فارسی که اصلا بحث دیگری مطرح است) و آنجا تنها جمله ای که هست این جمله است که «شروع خلقت آدم از خاک بوده است» و هیچ جمله ای در ضدیت با نظریه داروین ندیدم. (قائلان به نظریه داروین هم شروع خلقت را از خاک و سپس تک سلولی و … می دانند)
      البته یادم هست که علامه در جای دیگر سخنی قریب به این مضمون دارند که اگر اصل نظریه داروین را بپذیریم تطبیق آن در مورد انسان را نمی پذیریم، نه به دلیل آیه ای که می گوید شروع خلقت آدم از خاک است (زیرا آیه خلقت آدم را دفعی ندانسته و اگر تدریجی باشد با نظریه داروین هم جمع می شود) بلکه به دلیل آیه ای که حضرت مسیح را به حضرت آدم تشبیه می کند از این جهت که حضرت آدم بدون پدر و مادر آفریده شده است. پس حضرت آدم در یک روال تدریجی زاد و ولد آفریده نشده است.
      به تعبیر دیگر، آنچه من از بحثهای علامه برداشت کرده ام این است که درباره کلیت نظریه تکامل ساکت است اما تطبیق این نظریه بر حضرت آدم را نمی پذیرد؛ و قطعا نظریه تکامل به عنوان یک نظریه علمی، ادعای بیان تمام وقایع خارجی را ندارد. به تعبیر دیگر همان طور که تبدیل عصا به اژدها در عالم طبیعت در یک فرایند طولانی ممکن است اما در عین حال علم نمی تواند معجزه موسی را که این اقدام را در چند ثانیه انجام داد انکار کند. در مورد انسان امروزی هم که به حضرت آدم ختم می شود چه اشکالی دارد که آدمهای نئوآندتال در روال تکاملی پدید آمده باشند، اما در اثر تحولات زمین شناسی منقرض شده باشند و خدا آدم را به صورت معجزه مانند (همانند عصای موسی) از خاک آفریده باشد؟ دقت کنید نمی گویم واقعیت چنین است، بلکه می گویم اینکه نظریه تکامل برقرار باشد، منافاتی با تعالیم توحیدی ندارد.

پاسخ دادن به Kaylana لغو پاسخ

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

*