پاسخ شبهه ولادت امام علی ع در کعبه

بسم الله الرحمن الرحیم

چند روز پیش یکی از دوستان متنی را برایم فرستاد با عنوان «تولد علی در کعبه، حقیقت یا افسانه» که در تلگرام پخش شده و به ایجاد شبهاتی درباره ولادت حضرت علی ع در کعبه اختصاص دارد. پاسخی برای وی تهیه کردم و به نظرم رسید که مناسب است در اینجا نیز برای استفاده عموم قرار دهم.

قبل از اینکه به تفصیل اشکالات متن را پاسخ گویم تذکر این نکته لازم است که:

روایت ولادت حضرت علی ع در خانه خدا (کعبه)، نه فقط در کتب شیعه بلکه در دهها کتب اهل سنت، و نه فقط با یک سند، بلکه با سندهای متعدد از افرادی همچون شخص رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌و‌سلم)، عباس بن عبدالمطلب، یزید بن قعنب و ام‌العاره بنت‌ عباده روایت شده است.

بقدری این روایت حتی در کتب اهل سنت (صرف نظر از شیعه)‌ زیاد بوده است که حاکم نیشابوری (از بزرگان اهل سنت) در کتاب «المستدرک علی الصحیحین» (که کتابی است که احادیثی را در آن آورده است که سندشان مطابق با مبنای مهمترین کتابهای حدیثی اهل سنت – یعنی صحیح بخاری و صحیح مسلم- نزد اهل سنت صحیح به حساب می‌آید) بعد از اشاره به ساختگی بودن داستان ولادت حکیم بن حزام در کعبه، این جمله را می‌گوید: «فَقَدْ تَوَاتَرَتِ الْأَخْبَارِ أَنَّ فَاطِمَةَ بِنْتَ أَسَدٍ وَلَدَتْ أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ عَلِيَّ بْنَ أَبِي طَالِبٍ كَرَّمَ اللَّهُ وَجْهَهُ فِي جَوْفِ الْكَعْبَةِ: روایات درباره اینکه فاطمه بنت اسد، امیرالمومنین علی علیه السلام را در دل کعبه به دنیا آورد متواتر است» (المستدرک، ج۳، ص۵۵). و می‌دانیم که اگر خبری متواتر بود حتی نیاز به بررسی سند ندارد؛ زیرا خود تواتر دلالت بر صحت خبر می‌کند.

با این حال، برای مشاهده برخی روایات و احادیثی که به این ماجرا اشاره دارد، به صفحه «گزارش‌های ولادت امام علی» در سایت ویکی‌فقه مراجعه کنید. اما پاسخ شبهات وی: ادامه مطلب پاسخ شبهه ولادت امام علی ع در کعبه

Visits: 1933

احتیاط (قسمت دوم)

بسم الله الرحمن الرحیم

حکومت، علم دینی و احتیاط

خلاصه مطلبی که در قسمت اول بیان شد این بود که:

«رویه غلطی متاسفانه رایج شده که: بسیاری از افراد در عرصه‌های علمی مختلف بدون اینکه به اجتهاد در آن حوزه رسیده باشند، موضعی که به نظرشان بهتر رسیده مبنای عمل خود قرار می‌دهند و می‌کوشند در جامعه نیز به جای ارجاع دادن دیگران به متخصصان، نظر خود را به کرسی بنشانند! و این گونه است که در کشور، نه فقط در مسائل دینی، بلکه در مسائل اقتصادی، سیاسی، اجتماعی، فرهنگی، خانوادگی، سلامت، و …. دچار مشکل هستیم؛ چون بسیاری از ما از تقلید درآمده‌ایم، اما هنوز مجتهد نشده‌ایم؛ و نمی‌خواهیم قبول کنیم که کسی که از تقلید درآمده، مادام که هنوز مجتهد نشده، باید احتیاط کند

اکنون می‌خواهم اقتضائات این احتیاط را بر موضوع بسیار مهم «علم دینی» تطبیق دهم؛ موضوعی که از مهمترین دغدغه‌های انقلاب و نظام جمهوری اسلامی، و نیز از مهمترین دغدغه‌های پژوهشی من در دو دهه اخیر بوده است.

خلاصه صورت مساله «علم دینی» به عنوان مساله‌ای برای نظام اسلامی، این است که:

«علوم مدرن، که داعیه برنامه‌ریزی برای تمام شؤون زندگی انسان را دارد، در بسیاری از عرصه‌ها با آموزه‌های دینی ناسازگار است؛ و با اتکا به چنین علمی نمی‌توان اهداف دین را محقق کرد. اگر قرار است در این کشور یک نظام اسلامی برپا شود، باید نرم‌افزار آن فراهم گردد؛ یعنی علمی که سازگار با – وبلکه در راستای- آموزه‌های اسلامی باشد.»

این دغدغه همچنان به قوت تمام در من زنده است؛ و سخنان حاضر تکمله‌ای بر آن است؛ نه نفی آن. اکنون مساله این است که وقتی هنوز به این علم نرسیده‌ایم چه باید بکنیم؟

بگذارید مقصودم را با یک مثال عینی واضحتر کنم. با شروع ریاست جمهوری دکتر احمدی‌نژاد بسیاری از جریانات دین‌مدار خوشحال شدند؛ اما بعد از مدتی بسیاری سرخورده شدند. یکی از اشکالاتی که بر او می‌گرفتند این است که چرا متخصصان را کنار گذاشته و فقط به سخن امثال مشایی عمل می‌کند. آیا احتمال ندارد این اقدام ناصواب وی، تاحدودی به خاطر نوع پرداختن ما به مساله علم دینی بوده باشد که ما در طرح این مساله به اقتضای احتیاط عمل نکردیم؟! ما مرتب علوم غربی را زیر سوال برده‌ایم (چون نمی‌خواستیم مقلد غرب باشیم)، در عین حال، چون هنوز در عرصه مسائل این علوم مجتهد نشده‌ایم، جایگزینی برای آنها ارائه نکرده‌ایم. خوب، او در مقام رئیس جمهور باید عمل می‌کرد؛ و اگر علوم غربی زیر سوال رفتند، پس متخصصان این رشته‌ها هم زیر سوال رفته‌اند؛ و وقتی رشته علمی منقحی در کار نباشد، معیاری برای تشخیص متخصص باقی نمی‌نماند؛ و در چنین شرایطی هرکس می‌تواند خود را متخصص جا بزند!

قطعا اینکه حکم اسلامی عمل شود بهترین مطلوب همه ماست؛ اما اگر در هر عرصه‌ای هنوز نمی‌دانیم واقعا حکم اسلامی چیست، آیا احتیاط حکم نمی‌کند که بگذاریم فعلا تصمیمات بر اساس نظر کارشناسان فن گرفته شود (ولو که چون خود ما از تقلید درآمده‌ایم به لحاظ مبنایی، اشکالاتی را بر آنها وارد بدانیم) و البته نظر آن کارشناسان را هم نه به عنوان نظر اسلام، بلکه به عنوان یک نظری که فعلا در دنیا بدان عمل می‌شود مبنای عمل قرار دهیم؟ یا فعلا باید همان نظر غیرمجتهدانه خود را که بدون حجت شرعی و صرفا بر اساس حدس و گمان آن را اسلامی می‌دانیم به عنوان حکم اسلامی اجرا کنیم؟!

از امام صادق ع روایت شده است که پیامبر اکرم ص وقتی امیری را به جنگی می‌فرستاد توصیه‌هایی به وی می‌فرمود که یکی از آن توصیه‌ها این است:

هنگامی که اهل پادگانی را محاصره کردی و آنان از تو خواستند که: «تسلیم تو شوند مشروط بر اینکه حکم خدا را در مورد آنان اجرا کنی» ‌نپذیر؛ بلکه قرار بگذار که حکم خودتان را در مورد آنان اجرا کنید؛ و سپس آنچه را صلاح می‌دانید در مورد آنان اجرا کن؛ زیرا اگر با آنان مشروط به اجرای حکم الله توافق کنید نمی‌دانید که آیا واقعا حکم خدا را در مورد آنان پیاده کرده‌اید یا خیر. (كافي، ج‏۵، ص۲۹-۳۰)[۱]

تبصره

بحث فوق ناظر به عرصه‌هایی است که واقعا حکم اسلام در عرصه مربوطه را نمی‌دانیم ویا محل نزاع است و صرفا با حدس و گمان، به اسم اسلام اقدام می‌کنیم؛ وگرنه در جایی که حکم شرع واضح است، قطعا همان باید مبنای عمل قرار گیرد.

این مطلب ادامه دارد ان شاء الله


[۱] . عَلِيُّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ عَنْ هَارُونَ بْنِ مُسْلِمٍ عَنْ مَسْعَدَةَ بْنِ صَدَقَةَ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: إِنَّ النَّبِيَّ ص كَانَ إِذَا بَعَثَ أَمِيراً لَهُ عَلَى سَرِيَّةٍ أَمَرَهُ بِتَقْوَى اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ فِي خَاصَّةِ نَفْسِهِ ثُمَّ فِي أَصْحَابِهِ عَامَّةً ثُمَّ يَقُول‏ …

وَ إِذَا حَاصَرْتَ أَهْلَ حِصْنٍ‏ فَأَرَادُوكَ عَلَى أَنْ يَنْزِلُوا عَلَى حُكْمِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ فَلَا تَنْزِلْ لَهُمْ وَ لَكِنْ أَنْزِلْهُمْ عَلَى حُكْمِكُمْ ثُمَّ اقْضِ فِيهِمْ بَعْدُ مَا شِئْتُمْ فَإِنَّكُمْ إِنْ تَرَكْتُمُوهُمْ عَلَى حُكْمِ اللَّهِ لَمْ تَدْرُوا تُصِيبُوا حُكْمَ اللَّهِ فِيهِمْ أَمْ لا؛ َ وَ إِذَا حَاصَرْتُمْ أَهْلَ حِصْنٍ فَإِنْ آذَنُوكَ عَلَى أَنْ تُنْزِلَهُمْ عَلَى ذِمَّةِ اللَّهِ وَ ذِمَّةِ رَسُولِهِ فَلَا تُنْزِلْهُمْ وَ لَكِنْ أَنْزِلْهُمْ عَلَى ذِمَمِكُمْ وَ ذِمَمِ آبَائِكُمْ وَ إِخْوَانِكُمْ فَإِنَّكُمْ إِنْ تُخْفِرُوا ذِمَمَكُمْ وَ ذِمَمَ آبَائِكُمْ وَ إِخْوَانِكُمْ كَانَ أَيْسَرَ عَلَيْكُمْ يَوْمَ الْقِيَامَةِ مِنْ أَنْ تُخْفِرُوا ذِمَّةَ اللَّهِ وَ ذِمَّةَ رَسُولِهِ ص‏.

Visits: 691

مدارای فاطمی (۲)

بسم الله الرحمن الرحیم

در ادامه بحثی که در فاطمیه اول امسال (۲۵ تا ۲۷ آذر ۱۴۰۰) در هیات لبیک مشهد (حسینیه هنر مشهد) مطرح شد (اینجا) در فاطمیه دوم (۱۵-۱۶ دی ۱۴۰۰) بحثی در حسینیه هنر تهران مطرح کردم که تاحدودی تلخیص و تکمیل آن بحث بود که در ضمن آن به برخی از شبهاتی که بحث قبل پدید آورده بود نیز پاسخ داده شد.

 

علاوه بر باز کردن زوایای بحث قبل، نکته‌ خاصی که در این بحث نسبت به بحثهای جلسات مشهد افزوده شد این نکته در سیره فاطمی بود که چگونه بین نگاه عقیدتی (که کاملا مرز ما را با عده‌ای از انسانها مشخص می‌کند) و نگاه جبهه‌ای (که به خاطر اهداف مشترکی مانند دشمن مشترک باید با همانان که مرز عقیدتی داریم همکاری کنیم) جمع کرد؛ نه به خاطر جبهه مشترک نسبت به مرزهای عقیدتی سستی بورزیم؛‌ و نه به خاطر مرز عقیدتی در جبهه متحد درگیری ایجاد کنیم.

 

دریافت فایل صوتی جلسه اول

دریافت فایل صوتی جلسه دوم

Visits: 254

احتیاط (قسمت اول)

بسم الله الرحمن الرحیم

فهم اقتضائات احتیاط؛ راه برون‌رفت از عمده مشکلات کشور

در ابتدای رساله‌های توضیح المسائل می‌نویسند که انسان برای عمل به احکام دین باید یا مجتهد باشد یا مقلد یا محتاط. همواره برایم سوال بود که: «انسان مجتهد باشد یا مقلد» رویه‌ای معقول است (نه‌ فقط در فقه، بلکه در تمام عرصه‌های زندگی: مثلا برای علاج بیماری، انسان یا مجتهد [= پزشک] است یا مقلد [= به پزشک مراجعه می‌کند] و …)، اما محتاط یعنی چه؟ انسان یا پاسخ را می‌داند یا نمی‌داند؛ اگر نمی‌داند، از کسی که می‌داند بپرسد؛ چرا احتیاط کند (برود سراغ همه متخصصان، و به سخت‌ترین گزینه ممکن عمل کند)؟! آیا احتیاط، خلاف عقل متعارف نیست؟! آیا واقعا یک تقسیم ثنایی (مقلد-مجتهد) باید داشت یا یک تقسیم ثلاثی (مقلد-مجتهد- محتاط)؟

امروز دقیقا می‌فهمم که بی‌توجهی به این قسم سوم نه فقط به بسیاری از طلاب و دانشجویان آسیبی جدی زده، بلکه مشکلات حادی را در زندگی اجتماعی ما ایرانیان رقم زده است!

مساله از این قرار است: هر انسانی در ابتدای تحصیل در هر رشته‌ای ابتدا مقلد است، و زمان می‌برد تا مجتهد شود؛ لیکن حرکت از مقلد بودن به مجتهد شدن، دفعی نیست، تدریجی است؛ یعنی دانشجو و طلبه، پس از مدتی و به خاطر مواجه با دیدگاههای رقیب و …، به مرحله‌ای می‌رسد که دیگر نمی‌تواند مقلد باشد؛ یعنی دیگر هر «دیدگاه معین» (در فقه:‌ فتوا؛ در پزشکی: نحوه معالجه؛ و …) را که می‌بیند، اشکالاتی درباره‌اش به ذهنش می‌آید که نمی‌تواند مثل گذشته، آن را بپذیرد؛ و احتمال می‌دهد که «گزینه‌های رقیب» بهتر باشند؛ اما هنوز به حدی نرسیده که خودش بتواند با ادله‌ای که در دستش است به نتیجه معتبر و اطمینان‌بخش در حد آن رشته علمی (که عرف جامعه علمی مربوطه آن را قابل اعتنا بداند) برسد.

در چنین وضعیتی که انسان در برزخ بین تقلید و اجتهاد است، چه بکند؟ اینجاست که مفهوم «محتاط» معنی‌دار می‌شود؛ به عنوان یک راهنمای عمل می‌گوید: درست است که تو دیگر نمی‌توانی تقلید کنی؛ اما یادت باشد که هنوز مجتهد نشده‌ای؛ تو به دیدگاه مجتهدان انتقاد داری، اما یادت باشد که آنها قبل از اینکه تو در این وضعیت قرار بگیری مجتهد بوده‌اند، و به خاطر فراتر رفتن تو از مقلد بودن (حتی اگر نقد تو بر دیدگاه آنها وارد هم باشد) اجتهادشان باطل نشده است؛ زیرا مجتهد انسان معصوم نیست که خطا نکند؛ او انسانی است که در حد عقلایی لازم تلاشش را کرده و عقلا تایید می‌کنند که حتی اگر در نظر نهایی‌اش اشتباه هم کرده باشد معذور است.

پس در چنین موقعیتی که نمی‌توانی از آن یک نفر – که قبلا مقلدش بودی- تقلید کنی، او و بقیه متخصصان سطح بالا را جلوی خودت بگذار و احتیاط کن! احتیاط یعنی وقتی مثلا مریض شدی و به هیچ متخصصی اطمینان کامل نداری، راهش این نیست که به سلیقه شخصی خودت عمل کنی؛ بلکه به جای یک نفر، سراغ چند متخصص برتر برو و اگر اولی گفت انگور نخور، و دومی گفت انار نخور، و سومی گفت سیب نخور، فعلا هیچیک از این سه میوه را نخور تا زمانی که خودت واقعا متخصص شوی.

رویه غلطی که متاسفانه رایج شده این است که بسیاری از طلاب و دانش‌پژوهان بدون اینکه در عرصه تخصصی خود به اجتهاد رسیده باشند موضعی را که به نظرشان بهتر رسیده مبنای عمل خود قرار می‌دهند! و بدتر اینکه در مسائل مربوط به مشکلات جامعه هم، به جای ارجاع دادن دیگران به متخصصان، می‌کوشند نظر خودشان را به کرسی بنشانند!

و این گونه است که در کشور، نه فقط در مسائل دینی، بلکه در مسائل اقتصادی، سیاسی، اجتماعی، فرهنگی، خانوادگی، سلامت، و …. دچار مشکل هستیم و روز به روز بر مشکلاتمان افزوده می‌شود؛ چون بسیاری از ما از تقلید درآمده‌ایم، اما هنوز مجتهد نشده‌ایم و یادمان رفته که کسی که در این برزخ بسر می‌برد: اولا وظیفه خودش احتیاط است، نه فتوا دادن؛ و ثانیا وظیفه ندارد سایر مقلدان را از رجوع به مجتهدان بازدارد و به پیروی از خودش دعوت کند.

اگر هرکدام از ما وقتی از تقلید درمی‌آمد، توجه می‌کرد که آنان که تا دیروز مجتهد بودند هنوز مجتهدند و می‌فهمید که صرف گرفتن مدرک دکتری یا سطح چهار حوزه، انسان را مجتهد نمی‌کند، آنگاه نقش‌آفرینی متخصصان هر عرصه جدی‌تر می‌شد و مسئولان و تصمیم‌گیران کشور یا از متخصصان واقعی در هر عرصه‌ای پیروی می‌کردند و احتمالا با بسیاری از مشکلات امروزی مواجه نبودیم.

هنوز هم دیر نشده است. من امروز فهمیده‌ام که نمی‌توانم در برخی عرصه‌ها مقلد باشم؛ اما می‌دانم که هنوز مجتهد هم نشده‌ام؛ از این روست که راه احتیاط را در پیش گرفته‌ام. شما هم با خودت روراست باش؛ اگر نمی‌توانی تقلید کنی ابتدا مطمئن باش که مجتهد شده‌ای بعد فتوا بده!

Visits: 567

مدارای فاطمی: حد و مرز انقلابی بودن در سیره حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها

بسم الله الرحمن الرحیم

در فاطمیه اول امسال (۲۵ تا ۲۷ آذر ۱۴۰۰) در هیات لبیک مشهد (که غالبا برنامه‌هایشان در حسینیه هنر مشهد برگزار می‌شد) بحثی را مطرح کردم با عنوان مدارای فاطمی.

خلاصه بحث این است که

خلاصه سیره سیاسی حضرت زهرا سلام الله علبها سه گزاره هست که غالبا انقلابیون دو گزاره اول و دوم را جدی می‌گیرند ولی گزاره سوم مورد غفلت است؛ و وقتی از این گزاره غفلت می‌شود بهانه به دست کسانی می‌افتند که با شعار تسامح و تساهلی مسیر سکولاریسم را هموار کنند. آن سه گزاره این است:

۱. انسان شیعه تا پای جان از آرمانهای اسلام دفاع می‌کند.

۲. انسان شیعه تمام تلاش خود را برای روشنگری و تبلیغ اسلام حقیقی صرف می‌کند.

۳. اما اگر مردم دنیازده بودند و نخواستند همراهی کنند آنها را مجبور به همراهی نمی‌کند و هزینه‌های انقلابی‌گری خود را بر‌ کسانی که حاضر نیستند پای این اهداف مقدس بایستند تحمیل نمی‌کند: «انلزمکموها و انتم لها کارهون»

عمده بحث این سه شب تبیین این جمله آخر خطبه فاطمی (خطبه در جمع زنانی که از ایشان عیادت کردند) است؛ که چگونه اولا به این جمله ملتزم باشیم و ثانیا این جمله را در فضای کلی فرهنگ فاطمی (یعنی ذیل دو بند ۱ و ۲)‌ فهم کنیم.

برای دانلود فایل صوتی روی موارد زیر راست کلیک کنید و گزینه (… save as) را انتخاب نمایید.

سخنرانی شب اول فاطمیه

سخنرانی شب دوم فاطمیه

سخنرانی شب سوم فاطمیه​

Visits: 283

نقد و بررسی کتاب «علم دینی؛ از چیستی تا چگونگی»

بسم الله الرحمن الرحیم

از کتابهای ارزشمندی که در بحث علم دینی نوشته شده کتاب «علم دینی؛ از چیستی تا چگونگی» است؛ نوشته حجت الاسلام و المسلمین محمد حسن وکیلی. در روز جمعه ۲۶ آذر ۱۴۰۰ با ایشان خدمت ایشان بحثی داشتیم درباره کتاب ایشان؛ و حقیر برخی از نقدهایی که به نظرم بر این کتاب وارد بود را مطرح کردم و ایشان پاسخ دادند.

خواندن کتاب ایشان را به علاقمندان بحث علم دینی توصیه می‌کنم و کسانی که مایلند بحث مذکور را گوش دهند اینجا را کلیک کنند.​

Visits: 352

مناظره درباره نظریه فطرت

بسم الله الرحمن الرحیم

روز سه شنبه ۹ آذر ۱۴۰۰ در پژوهشکده صدر (اندیشکده مطالعات بنیادین تمدنی) گفتگویی برگزار شد بین بنده و آقای دکتر عطاءالله بیگدلی (عضو هیأت علمی دانشگاه جامع امام حسین علیه‌السلام)

 

ابتدا من بر اساس مقاله فطرت به مثابه یک نظریه انسان‌شناختی رقیب برای علوم انسانی مدرن طرح مساله کردم ولی ایشان بیش از آنکه به نقد دیدگاه بنده بپردازد به تبیین موضع خودشان پرداختند؛ موضعی که آن را در کتابچه‌ای با نام «طینت یا فطرت» در همان پژوهشکده صدر در تیراژ بسیار محدود منتشر کرده بودند و البته من هم آن را خوانده بودم.

در هر صورت از این جهت که در ابتدای این بحث مطالبی گفته ام که در خود مقاله فوق نیامده اما در فهم آن می‌تواند موثر باشد فایل جلسه را تقدیم می‌کنم (اینجا)​

Visits: 298

انتظار انسان مضطر؛ یا نحوه جهاد فرهنگی در عصر غیبت

بسم الله الرحمن الرحیم

محرم امسال (۱۴۰۰) شبها  (ساعت ۲۱) در هیات انتظار بندرعباس بحثی خواهم داشت درباره «انتظار انسان مضطر»؛ یا به تعبیر ساده‌تر: «نحوه جهاد فرهنگی در عصر غیبت».
در واقع این بحث ان شاء الله تکمیل وارتقای دو بحثی است که قبلا داشته ام:
یکی در نیمه شعبان امسال (۹ فروردین ۱۴۰۰) سخنرانی‌ای در مسجد جامع همدان داشتم با عنوان «جهاد فرهنگی در عصر غیبت»
و دیگری در همین هیات انتظار در محرم سال قبل بحثی داشتم با عنوان «انتظار؛ عجله یا صبر» با این مضمون که چگونه از سویی به دعا برای تعجیل فرج تشویق شده‌ایم و از سوی دیگر ما را از تعجیل در فرج بازداشته‌اند و کسانی که در مساله فرج تعجیل می‌کنند را مذمت کرده‌اند. مساله این است که یک فرد منتظر در عین حال که می‌فهمد نباید صرفا دست روی دست بگذارد چگونه باید بین صبر کردن و دعا برای تعجیل جمع کند؛ و در واقع صبر یک فرد منتظر چه اقتضائاتی دارد و چگونه بسیاری از اقداماتی که شاید از یک دغدغه‌های دینی و انقلابی سرچشمه گرفته باشد می‌تواند خلاف اقتضای انتظار باشد.
در واقع در آن بحث هدفم این بود که مقداری با توضیح پیچیدگی‌های فتنه‌های آخرالزمان، درباره تصمیم‌گیری صحیح در چنان فتنه‌هایی با مراجعه به کتاب و سنت راهی بیابم؛ و بحث امسال هم امتداد همین نحوه شناسایی چگونگی عمل صحیح در عصر غیبت است که از آن با تعبیر «جهاد فرهنگی» یاد می‌کنم؛ اما نه در معنای کلیشه‌ای این واژه؛ بلکه در معنای عمیق کلمه جهاد که اوج جدیت و دشواری را می‌طلبد.
در واقع شرایط انسان در عصر غیبت شرایط انسان مضطر است و آیه ۶۲سوره نمل (أَمَّنْ يُجيبُ الْمُضْطَرَّ إِذا دَعاهُ وَ يَكْشِفُ السُّوءَ وَ يَجْعَلُكُمْ خُلَفاءَ الْأَرْضِ أَ إِلهٌ مَعَ اللَّهِ قَليلاً ما تَذَكَّرُون‏) نیز حکایت می‌کند که خداوند دعای انسان مضطر را اجابت می‌کند و آنگاه است که شما را خلیفه در زمین می‌گرداند؛ و اگر خداوند توفیق دهد قصد دارم برای ورود در پیچیدگی‌های این مساله نگاهی داشته باشم به سوره نمل و فراز و فرودهای بسیار پیچیده آن؛ که ان شاء الله هدایتگر ما در این دوره پرفتنه و آماده‌کننده ما برای ظهور باشد.

ان شاء الله در اسرع وقت فایلهای بحث در همین صفحه ونیز در کانال پیام رسان ایتا بارگذاری خواهد شد. ضمنا تلاش می‌شود توضیحات و احادیث مربوط به آیات سوره نمل که مرتبط با این بحث هستند تا حد امکان در سایت یک آیه در روز بارگذاری شود

ادامه مطلب انتظار انسان مضطر؛ یا نحوه جهاد فرهنگی در عصر غیبت

Visits: 1782

فاجعه کربلا و بلایی که ساختارها بر سر انسان می‌آورند

بسم الله الرحمن الرحیم

صبح روز ششم محرم (۲۴ مرداد ۱۴۰۰) سخنرانی‌ای در جمع کادر نیروی انتظامی بندرعباس داشتم

نیروهای نظامی و انتظامی را می‌توان مهمترین ساختاری دانست که نماد ساختارهای مدرن و بوروکراسی است و سلسله مراتب و قوانینی که وظایف هرکس را تعریف کرده حرف اول و آخر را می‌زند. ساختار یعنی تعیین جایگاهها و محور قرار گرفتن قانون اعتباری و ضرورت اطاعت پذیری؛. ساختارها به طور ناخودآگاه کارکرد مهمی در سلب مسئولیت از انسانها دارند:
«ساختار این جایگاه را برایم تعریف کرده و طبق قانون موظف به انجام این کار بودم؛ پس من وظیفه‌ام را درست انجام داده‌ام!» یا «اگر با مافوق (در جایی که او اختیار دارد ولی می‌دانم خطا کرده = سوءاستفاده از اختیارات) درگیر شوم مرا از ساختار حذف می‌کند و روزی‌ام قطع می‌شود» یا …
آیا همواره آنچه در ساختار و قانون اعتباری تعیین شده همان وظیفه‌ای است که شرعا و اخلاقا برعهده ماست؟!
در عاشورا قبایل همین نقش ساختارهای مدرن را ایفا می‌کردند؛‌لذا در لشکر امام حسین ع حضور افراد، قبیله‌ای نیست؛ اما عمده لشکر ابن‌زیاد را افراد قبیله‌ها تشکیل داده‌اند که مطیع رئیس قبیله بودند و به وظیفه ساختاریشان عمل می‌کردند!

دانلود فایل صوتی فاجعه کربلا و بلایی که ساختارها بر سر انسان می‌آورند

Visits: 231

بحث و بررسی آثار شهید مطهری ۳

بسم الله الرحمن الرحیم

در پاییز سال ۱۳۹۳ ارائه بحثهای شهید مطهری را بر اساس مجموعه ای که انتشارات دبیرخانه بینش مطهر منتشر کرده شروع کردم که سه مرحله از آن پیش رفت و به دلایلی کار متوقف شد و فایلهای صونی و پاورپوینت آنها را می‌توانید از اینجا ملاحظه کنید. سپس در تابستان سال ۱۳۹۷ به دعوت معاونت تهذیب حوزه، برخی از کتابهای مراحل بعد از آن را برای جمعی از طلاب که قبلا آثار قبلی را مطالعه کرده بودند، ارائه کردم؛ که متاسفانه فرصت تهیه پاورپوینت برای آنها نشد؛ ولی فایل صوتی آنها را می‌توانید از اینجا دریافت کنید.

چندی قبل به دلایلی (عمدتا دلایل غیر معرفتی!) قرار شد که سیر مطالعاتی برای طلاب، به جای کتاب‌های بینش مطهر، بر اساس کتاب‌های انتشارات صدرا انجام شود[۱] و از پاییز ۱۳۹۹ به دعوت معاونت تهذیب حوزه، قرار شد تدریس کتابها بر اساس آثار منتشر شده توسط انتشارات صدرا به صورت فایل‌های تصویری ارائه شود که بتدریج در حال ضبط و بارگذاری آنها هستند که با اجازه آنها به نشر آنها در فضای عمومی هم اقدام خواهد شد (این کار به خاطر برنامه‌ای که برای بنده پیش آمدم در ابتدای زمستان ۱۳۹۹ متوقف شد و فعلا آ» دسته از فایلها که ارائه شده در جدول زیر به صورت هایپرلینک تقدیم می‌شود). برای اینکه دانلود و استفاده راحت‌تر باشد، فایلها در حدود ۲۰ دقیقه ضبط شده؛ و از این رو هرکتابی غالبا در بیش از یک فایل ارائه شده؛ و در ادامه جدول سیر مطالعاتی مذکور تقدیم می‌شود و هر فایلی که آماده شد روی قسمت آبی مقابل آن کلیک کنید تا به فایل مربوطه دسترسی پیدا کنید. ان شاءالله موارد دیگری که ضبط شده هم بزودی در محل مربوطه بارگذاری خواهد شد.

ادامه مطلب بحث و بررسی آثار شهید مطهری ۳

Visits: 1101

همجنس‌گرایی: اختلال يا امر طبيعی

بسم الله الرحمن الرحیم

امروزه در برخی از مجامع انجام رفتارهای جنسی با هم‌جنس تحت عنوان «هم‌جنس‌گرایی» به سمت عادی شدن پیش می‌رود و حتی در زمره یکی از سرفصل‌های حقوق بشر مطرح می‌گردد که باید از جانب همگان به رسمیت شناخته شود. با این حال جالب است بدانیم که رابطه جنسی دو هم‌جنس قرنها در اغلب جوامع بشری با عنوان «لواط» در زمره یکی از بزرگترین گناهان، و دست کم علامت یک انحراف و اختلال در شخصیت فرد محسوب می‌شد. مقاله حاضر درصدد است ضمن توجه به تفاوت‌های معناشناختیِ ظریف بین رفتار، گرایش و هویت جنسی، با یک نگاه تاریخی بررسی کند که چه تطوراتی در مواجهه با مسائل جنسی و فهم این مسائل رخ داد که فضای عمومی کشورهای غربی، از گناه شمردن رفتار جنسی با هم‌جنس، به بیماری قلمداد کردن هم‌جنس‌گرایی، و سپس عادی و طبیعی دانستن آن و حتی قانونی کردن ازدواج هم‌جنس‌گرایان کشیده شد؛ و این تطورات چه اندازه مستند به بحث‌های علمی بود و چه اندازه با فضاسازی سیاسی و تحقیقات جهت‌دار پیش رفت.

در اغلب آثار روان‌شناسی‌ای که در ایران رواج دارد، عمدتا جریانی که هم‌جنس‌گرایی را به عنوان یک امر طبیعی معرفی می‌کند، بازنمایی شده است؛ و با این حال، مقاله حاضر با استناد به پاره‌ای از داده‌های علمی موجود، بررسی کند که آیا مواجهه با پدیده هم‌جنس‌گرایی به عنوان یک وضع طبیعی موجه‌تر است یا به عنوان یک اختلال و بیماری و نارسایی‌ای، که عدم درمان آن آسیب‌های بیشتری در پی خواهد داشت؟

 برای دریافت فایل PDF مقاله از سایت فصلنامه علمی-پژوهشی معرفت فرهنگی و اجتماعی (شماره ۴۶) اینجا را کلیک کنید.

لازم به ذکر است مبانی نظری این مقاله قبلا در مقاله “جنسیت و فطرت؛ گامی به سوی یک «نظریه جنسی» اسلامی” تبیین شده؛ و بررسی مساله همجنسگرایی از منظر فلسفی و حقوقی نیز در مقاله دیگری با عنوان “تحلیل فلسفی-حقوقی همجنس‌گرایی: گناه «لواط» یا حق «ازدواج هم‌جنس‌گرایان»” انجام شده است.

مطالعه متن کامل مقاله در ادامه مطلب همجنس‌گرایی: اختلال يا امر طبيعی

Visits: 1542

دامنه شمول قرآن (تفصیل کل شیء)

بسم الله الرحمن الرحیم

یکی از نخستین پرسش‌ها در مواجهۀ انسان با قرآن ، گسترۀ موضوعات و جامعیت مباحث قرآنی است. فهم، تفسیر و چگونگی تعامل با قرآن، متأثر از پاسخ به این پرسش است. نگرش حداکثری با اعتقاد به جامعیت مطلق، باور دارد که همه چیز در کلام خدا آمده است و کتاب تدوین منطبق بر کتاب تکوین است. دیدگاه دیگر این است که فقط هر آن چیزی که مربوط به هدایت انسان باشد در قرآن آمده است و البته در این زمینه هیچ چیزی فروگذار نشده است. آخرین دیدگاه این است که صرفا کلیاتی درباره هدایت در قرآن آمده و حتی در این زمینه نیز قرآن جامع همه امور نیست. یک مبنای مهم در این دیدگاهها که غالبا مورد غفلت قرار می‌گیرد این است که هریک از این دیدگاهها با دو منطق مطرح می‌شود:‌ این کتاب همراه با معلم یا بدون معلم. دیدگاه حقیر این است که اگر کتاب را با معلمش در نظر بگیریم دیدگاه اول قابل دفاع است؛ و البته معلم صرفا قرار نیست دیکته کند بلکه یاد می‌دهد تا خودمان کم کم بتوایم چنین مراجعه‌ای به قرآن کریم داشته باشیم؛ و البته بین دانش آموز کلاس اول با دانشجوی دکتری بسیار تفاوت است.
این بحثی است که با حضور آقای مسعود دیانی در هفدهمین شب از ماه مبارک رمضان سال ۱۴۴۲ در برنامه «سوره، فصل قرآن کریم» در شبکه ۴ سیما به گفتگو نشستیم.

برای تماشای فیلم این برنامه می‌توانید از طریق تلویبیون (اینجا) یا آپارات (اینجا) و برای شنیدن فایل صوتی آن از طریق کلیک کردن روی (اینجا) اقدام کنید.

قبلا در کانال «یک آیه در روز» به مناسبت بحث از آیه «و انه لقرآن کریم» بحثی درباره قرآن کریم از زبان خود قرآن و اهل بیت علیهم‌السلام داشتم که در آنجا ادله دیدگاهی که همه چیز در قرآن کریم آمده است را مطرح کرده بودم. بحث تفسیر این آیه را در لینک زیر می‌توانید به تفصیل مطالعه کنید:
https://yekaye.ir/al-waqiah-56-77/
فرازی از آن که درباره بحث «قرآن از منظر قرآن» بود را در فایلهای ضمیمه (Word) و (PDF) می‌توانید مطالعه کنید.

Visits: 1045

راهکارهای جهاد فرهنگی در عصر غیبت

بسم الله الرحمن الرحیم

شب نیمه شعبان (۸ فروردین ۱۴۰۰) در مسجد جامع همدان با نگاهی به ارتباط بین امام حسین ع و امام زمان ع و وظیفه مستمر جهاد برای منتظران، بحثی داشتم با موضوع راهکارهای جهاد فرهنگی در عصر غیبت؛ که فایل آن در ادامه تقدیم می‌شود.

فایل صوتی جهاد فرهنگی در عصر غیبت

 

Visits: 329