بسم الله الرحمن الرحیم
امروزه به نظر میرسد که دیدگاه داروین درباره ماهیت انسان، به نحوی زیربنای انسانشناسی اومانیستیِ مدرن قرار گرفته است و تمامی مسائل انسان در حد یک حیوان تکامل یافته و در افق غریزه تحلیل میشود. در مقابل، آنچه در معارف اسلامی، انسان را خاص میکند، بهرهمندی او از حقیقتی متعالی به نام «روح» و یا «فطرت انسانی» است. با اینکه برخی از متفکران فطرت را امالمعارف در فرهنگ و معارف اسلامی دانستهاند، اما حق این است که تاکنون «فطرت» به عنوان یک نظریه منسجم، که بتواند در مقایسه با دیدگاههای رقیب در عرصه علوم انسانی و اجتماعی لوازم خود را بروز دهد، ارائه نشده است. در این مقاله تلاش شده ایده «فطرت»، در قبال برخی از دوگانههای مهم اندیشه غربی، در افق یک نظریه بازسازی شود، و برخی از زوایای آن، به نحو انضمامی در ساحت انسانشناسی نشان داده شود؛ انسانشناسیای که از کلیگویی فراتر رود و بتواند به عنوان مبنایی در ساحت علوم انسانی و اجتماعی در قبال نظریههای غربی به کار گرفته شود.
برای دریافت فایل PDF مقاله از سایت فصلنامه علمی-پژوهشی آئین حکمت (شماره ۴۴) کلیک کنید.
متن کامل مقاله ادامه مطلب فطرت به مثابه یک نظریه انسانشناختی رقیب برای علوم انسانی مدرن
بازدیدها: ۱۲۵۹