بسم الله الرحمن الرحیم
در میان مسائل بشری شاید کمتر مسألهای را بتوان یافت که زمانی از بزرگترین گناهان محسوب شده باشد و زمانی دیگر، یکی از مهمترین سرفصلهای حقوق بشر! مقاله حاضر ضمن توجه به تفاوت ظریف بین رفتارهای جنسی، با گرایشات همجنسخواهانه و هویت همجنسگرا، ابتدا مروری دارد بر تطوراتی که منجر به قانونی کردن ازدواج همجنسگرایان در جوامع غربی شد، تا معلوم کند که چگونه با یک سلسله برساختهای اجتماعی، امری که به عنوان «گناه» (یعنی جرمی که علاوه بر جرم بودنش در دنیا، عقوبت اخروی هم دارد) شناخته میشد، تدریجاً به عنوان «حق» بازنمود شد.
سپس با تاملی فلسفی درباره آنچه مجوز «حق» دانستن چیزی برای انسان میشود، نشان دهد گشودن مدخلی با عنوان «حق همجنسگرایی» در زمره آنچه به عنوان حقوق بشر در عرصه جهانی قابل طرح است، نهتنها اقدامی ناموجه است، بلکه بر مبانیای تکیه زده، که قبول آن مبانی، علاوه بر اینکه امکان قبول حقوق بشر را، به عنوان یک امر جهانشمول که همگان موظف به رعایت آن باشند، زیر سوال میبرد، جایی برای دفاع از حقوق اقلیتها (که میخواهند «ازدواج همجنس گرایان» را به عنوان یکی از حقوق اقلیتها به رسمیت بشناسند) باقی نمیگذارد.
لازم به ذکر است مبانی نظری این مقاله قبلا در مقاله “جنسیت و فطرت؛ گامی به سوی یک «نظریه جنسی» اسلامی” تبیین شده؛ و بررسی مساله همجنسگرایی از منظر روانشناسی و انسان شناسی نیز در مقاله دیگری با عنوان “همجنسگرایی: اختلال يا امر طبيعی” انجام شده است.
مطالعه متن کامل مقاله در ادامه مطلب تحلیل فلسفی-حقوقی همجنسگرایی: گناه «لواط» یا حق «ازدواج همجنسگرایان»
بازدیدها: ۵۸۵